«ديروز يك انتحارى كننده خود را در نزديكى يك كاروان ارتش اسرائيل منفجر كرد كه موجب كشته شدن يك سرباز و زخمى شدن هفت سرباز ديگر شد. حزباللَّه مسئوليت اين حمله را كه در شهر طيبه در فاصله 2/5 مايلى مرز لبنان و اسرائيل صورت گرفت، پذيرفته است. اين بمب گذارى يك روز پس از هشدارهاى نخست وزير اسرائيل،شيمون پرز به جنگجويان لبنانى در مورد تلافى افزايش حملات آنها به نيروهاى اسرائيلى به وقوع پيوست. تاكنون خبرى از تلفات احتمالى افراد غيرنظامى در اين حمله مخابره نشده است.»
به دنبال آن، سردمداران آمريكا و اسرائيل، در اظهارات خود براى جلوگيرى از بالا نشان داده شدن قدرت حزباللَّه لبنان، مدعى شدند كه اين عمليات به تحريك ايران و با يارى سوريه صورت گرفته است؛ ولى حزباللَّه به شدت اين مسئله را تكذيب كرد و با عنوان اينكه «مقاومت اسلامى خود به تنهايى توانايى هر گونه عمليات در عمق مواضع و كمربند امنيتى رژيم صهيونيستى را دارد»، اعلام كرد: «لبنان از آن ماست، و خود ما نيز آن را آزاد خواهيم كرد».
حزباللَّه لبنان، در بيانيهاى كه پس از عمليات شهادتطلبانه شهيدعلى اشمر، در بيروت منتشر شد، اعلام كرد:
«اين عمليات به همهى برادران و خواهرانى كه در زندانهاى رژيم صهيونيستى، به خصوص بازداشتگاه خيام به سر مىبرند، اهدا مىشود. اين عمليات هديهاى بود به مجاهدان مقاومت فلسطين و مردم آنجا. اين عمليات هديهاى بود به پيشگاه مبارك پدران و مادران همهى شهيدان عمليات شهادتطلبانه. اين عمليات هديهاى بود به آنان كه جلوى ديدگان جهانيان، خانههايشان بر سرشان ويران شد و كسى دم بر نياورد».
در ادامهى اين بيانيه، مقاومت اسلامى تاكيد كرد:
«دستهاى مقاومت آنقدر توانمند هستند تا در هر كجا بخواهند، عمليات كنند. ما در هر زمان و مكان كه اراده كنيم، چه دور و چه نزديك و در هر برهه سياسى و نظامى و امنيتى مىتوانيم به دشمن ضربه بزنيم. اين عمليات تاكيدى بود بر اينكه ما براى آزادى لبنان، از هيچ كارى فروگذار نخواهيم كرد و از تهديدات آمريكا و اسرائيل هراسى نداريم».
دستگاههاى امنيتى رژيم صهيونيستى از اين حمله، ضربهى سختى خوردند؛ چرا كه آنها ادعا كردند با كنترل شديد مناطق، هر گونه تردد نيروهاى مقاومت اسلامى را در مناطق اشغالى محدود كردهاند. مهمتر از همه اينكه، در همان ايام «شيمون پرز» مدعى شده بود: «دستگاههاى اطلاعاتى اسرائيل آنقدر قوى هستند كه ديگر كاملاً از زمان و اهداف و مكان تمامى حملات حزباللَّه لبنان اطلاع دقيق دارند و به راحتى مىتوانند جلوى آنها را سدّ كنند».
منابع امنيتى و نظامى اسرائيل، در حالى كه سعى مىكردند هر چه بيشتر بر بازتاب اين عمليات سرپوش بگذارند، اعلام كردند كه در اين حمله، سروان صالح كامل زيدان كشته و يك سرباز اسرائيلى مجروح شده است و اين در حالى بود كه براى انتقال كشتهها و مجروحين حادثه،هلى كوپتر و آمبولانسهاى متعددى به آنجا شتافتند. چند روز پس از حادثه، در مطبوعات اسرائيل عنوان شد كه شيمون پرز،نخستوزير اسرائيل، به ملاقات ده مجروح جديد در بيمارستان «رميام» در شهر «حيفا» رفته است؛ ولى آنان ذكر نكردند كه اين ده سرباز كجا و چه زمانى مجروح شدهاند. بعضى منابع مقاومت اسلامى تاكيد كردند كه آنان در عمليات شهيد على اشمر، مجروح شدهاند.
پس از اعلام انجام عمليات شهادتطلبانه و نام قهرمان آن، شيعيان جنوب بيروت، به محله «الرّوِيس» و «حيُّ الاَبيض» رفته و با پخش شيرينى و گل سرخ، به يكديگر تبريك گفته و براى عرض تبريك و تهنيت به طرف خانهى اشمر رفتند. پدر على، اعلام كرد كه حاضر است فرزند ديگرش را هم براى اسلام راهى عمليات شهادتطلبانه كند.نيروهاى مقاومت اسلامى و همرزمان على، به شهيد على اشمر لقب «داماد شهادتطلبان» را داده بودند.
يكى از نكات جالب و قابل توجه در شهادت على اشمر، اين بود كه در مراسم گرامى داشت او افراد و شخصيتهاى زيادى از احزاب و گروههاى مختلف سياسى، با عقايد گوناگون، شركت كرده و نسبت به اينجوان غيرتمند شيعه، اداى احترام كردند. از جمله: دبير كل حزباللَّه لبنان، نايب رئيس مجلس اعلاى شيعيان لبنان، مفتى شيخ عبدالامير قَبَلان، نايب رئيس پارلمان اِيلى فِرِزلى، نمايندگان وزارت دفاع، دبير كل حزب دمكراتيك مردمى، نزيه حمزه قاضى شرع صيدا، شيخ احمد زِين، نمايندگان سنى و شيعه در پارلمان، نمايندهى علامه سيد محمدحسين فضلاللَّه، نمايندگانى از حزب سورى قومى اجتماعى، حزب تقدمى اشتراكى، حزب كمونيست اتحاد اشتراكى عربى، گروه مقاومت مؤمنه، حركت حماس فلسطين، جهاد اسلامى فلسطين، تجمع علماى مسلمين شيعه و سنى و نيز ديگر گروههاى سياسى و نظامى لبنانى و فلسطينى.
نظر مقام معظم رهبرى
يك سال پس از شهادت على، خانوادهاش خدمت مقام معظم رهبرى رسيدند. پدر على خطاب به حضرت آيتاللَّه خامنهاى گفت كه حتى حاضر است پسر ديگرش «محمد» را نيز به راه اسلام فدا سازد.حضرت آيتاللَّه خامنهاى نسبت به خانوادهى شهيد اشمر اظهار ارادت و محبت بسيارى فرمود و پيشانى محمد را بوسيد.
چندى بعد در روز يكشنبه 1376/10/28ه.ش (19رمضان1418ه.ق) محمد در عملياتى عليه اسرائيل به شهادت رسيد.
سخنان آخر
آخرين كلمات على منيف اشمر ساعاتى قبل از شهادت
* الان كه آماده شدهاى تا خون و جان خويش را فداى راه و كشورمان كنى، براى ما بگو كه چه طور به اين مرحلهى مهم رسيدى؟
على: اين مسئله در درون همهى انسانها وجود دارد؛ ليكن كنكاش و جستجو لازم است تا آن را بيابد. از خدا مىخواهم كه به همه توفيق رسيدن به اين مرحله را عطا كند. انسانى كه به اين مرحله مىرسد، بايد هيچ چيز از تعلقات دنيوى در او نباشد و در عمل مىشود درك كرد كه اين دنيا ذرهاى بيش نيست. همانگونه كه اميرالمؤمنين على عليه السلام مىفرمايد.براى همين است كه انسان به دنبال دنيا نمىرود و فقط براى كمك در طى طريق و رسيدن به آخرت نيكو، از آن توشه مىگيرد.
هر انسانى كه خط جهاد و مقاومت را مىپيمايد، خصوصاً در اينجا(لبنان)، در رو در رويى با دشمنان خدا، يهود صهيونيسم، عشق به شهادت در باطن او وجود دارد، فقط لازم است كه آن را بجويد. اگر كسى آن را بيايد به سرعت مىشتابد و مدت زيادى در آن غرق مىشود.هنگامى كه عشق درونى خويش را يافت، توفيق عمل شهادتطلبانه را خواهد يافت، هر چند كه وقت زيادى مىبرد. مردم سالهاست كه منتظر چنين عملياتى هستند؛ ولى توفيق نصيب هر كس نمىشود و مردم همانگونه كه طلب كنند، سريع توفيق خواهند يافت.
* الان تو خودت را اين گونه يافتهاى؟
على: اگر خدا بخواهد، بله. ما به خدا اميدواريم كه پيروزمان كند تا به وصالش برسيم، ليكن الان ما اينجا هستيم ولى من مىبينم...
* آيا براى اخذ اجازهى انجام عمليات شهادتطلبانه مدت زيادى منتظر ماندى؟
على: انجام اين امر را هفت ماه پيش از برادران فرمانده درخواست كردم. با عضويتم در مقاومت، اين مسئله آغاز شد و منتظر موافقت آنان ماندم. واقعاً فقط خدا بود كه توفيق داد تا در اين عمليات باشم و الآن خود را براى انجام آن آماده كردهام.
* احساس و روحيات خودت را الآن كه آمادهى رفتن براى انجام عمليات شهادتطلبانه هستى، چگونه توصيف مىكنى؟
على: اين احساس وصف نشدنى است. درست مثل اين مىماند كه از كسى بپرسيد «درد» چه شكلى دارد، در حالى كه هيچ شكلى براى آن نمىشود در نظر گرفت. اين فقط احساسى است در وجود انسان. همانطور كه انسان دردمند نمىتواند درد خويش را وصف كند.
تعبير دقيقتر اين سؤال شما، سوالى است كه «بهلول» از يكى از خلفاى عباسى پرسيد. بهلول از او سؤال كرد: «چه زمانى لذت خواب را احساس مىكنى؟» خليفه پاسخ داد: «هنگامى كه مىخوابم». بهلول گفت: «چه طور احساس مىكنى در حالى كه در خواب هستى؟»، خليفه گفت: «قبل از اينكه بخوابم احساس مىكنم». بهلول دوباره پرسيد: «چه طور احساس مىكنى لذت خواب را در حالى كه بيدار هستى و بعد مىخوابى؟» خليفه گفت: «بعد از اينكه خوابيدم». بهلول دوباره گفت: «چهطور احساس مىكنى آن را بعد از اينكه خوابيدى و تو كه خواب هستى و سپس بيدار مىشوى»!
احساس من هم درست همين گونه غير قابل بيان است. انسان نمىتواند احساس و ادراك خود را توصيف كند در حالى كه در طريق انجام عملى است؛ ليكن انسان سعى مىكند كه نيتش خالص براى خداوند سبحانه و تعالى باشد. انسان، يك مسئله را در فكر خود قرار مىدهد و آن اين است كه اتكاى انسان بر كار و اعمال نيست؛ بلكه اتكاى او فقط بر رحمت خداوند سبحانه و تعالى است. پس از لطف خدا مىتواند به وصال برسد و در فكرش اين هست كه داخل بهشت نخواهد شد، مگر به رحمت و لطف خداوند و شفاعت اهل البيتعليه السلام.
* چه چيزى بيشترين تأثير را براى ادامهى راه و انجام اين عمليات بر وجود تو داشته است؟
على: اين كار يك تكليف شرعى است براى مقاومت در برابر يهود،و نبرد با آنان.اين واجب است براى من و هيچ بحث و گفتهاى در آن نيست. بر هر انسان تكليف است و واجب كه با يهود بجنگد و به هر وسيلهى ممكن آنان را از بين ببرد، چرا كه آنها دشمنان خداوند هستند. اين، يك واقعيت است كه همهى مصيبتهاى ما و هر آنچه تاكنون برما عارض شده است، از يهود بوده و مىباشد.
* آيا شهادت حجتالاسلام والمسلمين سيد عباس موسوى (دبير كلحزباللَّه لبنان)، تأثيرى بر تو داشته است؟
على: بدون شك شهادت سيد عباس موسوى اثرى قوى در برداشت. آن هم نه فقط بر روى من، بلكه بر همهى كسانى كه در جنبش مقاومت اسلامى لبنان فعال هستند. هر چند كه مقدارى در اين مسئله ملاحظه كرديم، ولى در حجم عملياتى كه قبل از شهادت سيد عباس با تعداد عملياتى كه بعد از شهادت او انجام شد، تفاوت بسيارى مىبينيم.اين مسئله را حتى در عملكرد عادى مقاومت هم مىبينيم. طبعاً شهادت او فقط عدهى خاصى را بيدار نكرد، بلكه همهى مردم را بيدار كرد و به همهى آنان كه حزباللَّه و مقاومت اسلامى را چيزى ساده و سبك مىانگاشتند، تأكيد كرد كه حزباللَّه يك حركت مردمى است و مردم، همه حزباللَّه شدند و حزباللَّه تنها نيست. همانگونه كه شهادت او اتحاد و جمع مردم را نسبت به مقاومت راسختر نمود. چرا كه دبير كل آنان به استقبال شهادت رفت و طبعاً شما هم براى جهاد،حركت و جنبشى را انتخاب مىكنيد كه دبير كل آن راه را انتخاب كرد و در اين راه هم به شهادت رسيد.
بالطبع شهادت سيد عباس موسوى اثر زيادى بر من داشته، براى طى طريق شهادت. حوادث و همهى آنچه قبل از شهادت او دريافته بوديم و با آنچه كه بعد از شهادت سيدعباس برايم نمودار شد، همهى آنها را اگر انسان جمع كند، و كسى بخواهد بگويد كه شهادت سيدعباس در آن اثرى نداشته است، بهدرستى كه در سينهى او سنگ است و قلب نيست و كسى كه در سينهاش سنگ باشد، بايد كه از آن رهايى يابد.
* در پايان صحبت و آخرين ديدار و وقتى كه براى ما گذاشتى، آيا وصيتى براى رزمندگان و مجاهدان مقاومت اسلامى لبنان و همهى برادران رزمنده دارى؟
على: همهى آنها را توصيه مىكنم به اينكه به اين راه التزام داشته باشند و اينكه به هيچ وجه در برابر دشمن، از نبرد رو در رو نايستند مگر اينكه تصاوير شهدا جلوى ديدگانشان باشد و هدف مقدسى را كه براى آن شهيد شدند را در نظر داشته باشند؛ چرا كه با وجود شهدا و رهبران و برادران مجاهد است كه دسيسههاى خارجى، چه در سطح نظامى و چه در سطح اجتماعى خنثى مىشود. به هيچ وجه فكر نكنند كه اين دنيا فقط براى زندگى كردن در رفاه و خوردن و اولاد و خانواده است. اين مسائل همه طرح و نقشههاى اسرائيل است. واجب است كه هر نشانى كه از دشمن در صحنههاى وجود انسان نقش بسته، محو و نابود گردد. بايد آن را از ريشه، از بين برد. تا آنجا كه در توان دارند زندگى شرافتمندانه و باعزت براى خانواده شان تأمين كنند. زندگىاى كه از ذلت و ظلم يهود، كه هر روز بر سر اهالى جنوب و بقاع غربى ادامه دارد به دور باشد.
همين طور به آنها وصيت مىكنم كه مواظب باشند خون شهدا ضايع نشود. خون آنان و وصايايشان را پاس دارند و به آن عمل كنند، و به هيچوجه در اين امر كوتاهى نكنند. هيچگاه از حركت باز نايستند كه آنان شمعهاى روشن هستند كه راه را روشن مىكنند. راهى كه هيچگاه خاموش نمىشود كه اگر خاموش شود، بسيار سخت روشن مىشود.
همانگونه كه شهيد شيخ راغب حرب براى ما گفتهاند، وجود اسرائيل براى ما چون نعمتى است كه خداوند سبحان براى ما اختصاص داده است، براى اينكه سعى كنيم در جهاد با آنان، اين نعمت را ضايع نكنيم و از آن بهره ببريم.
اميرالمؤمنين على عليه السلام مىفرمايد: از فرصتها استفاده كنيد كه همچون ابر در گذرند. طريق جهاد و مقاومت عليه صهيونيستها الان بر ما گشوده است؛ ليكن فردا شايد زمانى فرا رسد كه نبرد با دشمن صهيونيستى برايمان مقدور نباشد و اگر اين در قفل شود، بسيارى از مردم پشيمان خواهند شد و تا پشيمان نشدهاند، وصيت مىكنم كه از الان در اين راه حركت كنند و از اين خط پيروى كنند و آنچنان تصميم و اراده محكمى داشته باشند كه هيچ چيز بر آنها اثر منفى نگذارد.
خانواده و اولاد از هم گسيخته شود و هر چه كه بشود، مادامى كه عمل براى اسلام باشد مشكلى نيست. آقا امام حسينعليه السلام، كه جان همهى عالم به فداى خاك پايش باد، همهى اهل بيت خويش را در راه اسلام فدا كرد و به غير از فرزندش حضرت زين العابدين عليه السلام از اولادش كسى براى او نماند. بايد فكر ما بزرگتر از اين باشد. آنها مىخواهند تا وضعيت زندگى را براى ما سخت كنند و ما را در مشكلات قرار دهند تا از اين مكان (ميدان جهاد و مبارزه) بيرون برويم و جوانان همگى از اينجا خارج شوند و همين طور ديگر نيروهاى مقاوم و آن هنگام است كه آنها به راحتى و سادگى به سرزمينمان وارد مىشوند، بدون اينكه هر گونه مقاومتى در برابرشان وجود داشته باشد.
بايد همهى وجودمان مقاومت باشد و عمل در اين مسير را كه راه مقاومت است، ادامه دهيم.
وصيت نامه شهيد على اشمر
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
سلام بر مولا و سرورم سيدالشهدا، امام حسين عليه السلام و برادرش اباالفضل العباسعليه السلام.
سلام بر سيد و مولايم حضرت صاحب العصر و الزمان، امام مهدى منتظر (عج).
سلام بر زنده كنندهى قيام مسلمانان و بنيانگذار انقلاب اسلامى مبارك ايران، امام خمينى (ره).
سلام بر رهبر امت اسلامى و ولى امر مسلمين حضرت آيت اللَّه سيد على خامنهاى (دام ظله).
سلام بر سيد الشهداى مقاومت اسلامى «شهيد سيد عباس موسوى» و شيخ الشهدايمان «شهيد شيخ راغب حرب».
سلام بر رهبر عزيز، حضرت حجت الاسلام و المسلمين سيد حسن نصراللَّه (دام ظله).
سلام بر مجاهدان مقاوم و قهرمانان شجاعِ مقاومت اسلامى. رحمت و بركات خداوند بر آنها باد.
مولاى من، يا ابا عبداللَّه عليه السلام!
با خداوند پيمان بستم و با شما عهد، كه در راه خداوند گام بردارم؛ در حالى كه جانم را به كف دست گرفته و خونم را به خاك جبل عامل آميختهام. همانطور كه خون شما بر خاك مقدس كربلا ريخته شد و امروز به عهدى كه بسته بودم، وفا مىكنم.
مولاى من، يا صاحب الزمان (عج)!
چه قدر آرزو داشتم كه شهادتم در مقابل ديدگان و وجود مبارك شما باشد؛ ولى طولانى بودن غيبت شما و اشتياق من به مولا و سرورانم و اجداد پاكت، موجب شد كه نتوانم بيش از اين در انتظار بمانم. از خداوند مىخواهم كه با اين شهادت، اجر شهادت در ركاب شريف شما را به من عطا فرمايد.
برادران عزيزم، قهرمانان دلير مقاومت اسلامى!
اگر شما از آنان به رنج و زحمت مىافتيد، آنها نيز از دست شما رنج مىكشند. با اين تفاوت كه شما به لطف خدا اميدواريد و آنها اميدى ندارند. (سوره نساء 104)
براى شما چند مورد را كه در رابطه با خط ما، اصول اساسى به شمار مىرود، يادآور مىشوم:
راه جهادگرانهى ما، سخت، طولانى و پر از مشقّت و ابتلائات است؛ لذا براى پيمودن اين راه، بايد تلاش كنيد تا روحيههاى عالى و پاك داشته باشيد؛ بايد سينهها را از هر گونه تيرگى و حجابى كه انسان را از خدايش دور مىسازد، پاك كنيد؛ همان گونه كه قبل از من، برادران شهيدم به شما توصيه كردهاند، به اين خط شريف تمسك جوييد و اين راه را كه همان طريق مقاومت است، بپيمائيد؛ چون اين راهى است كه خداوند فقط ما را بر پيمودنش برگزيده است و ما هم نبايد اين فرصت را از دست بدهيم. مهمتر از آن، اينكه نبايد خون شهدا را ضايع كنيم و بايد امانتهاى آنها را كه در نزد ماست، به خوبى پاسدارى كنيم.
بر دستورهاى فرماندهى عزيز و فرماندهان مقاومت اسلامى ملتزم باشيد. به راهنمائىهاى حضرت رهبر خامنه اى جانم به فدايش و دبيركل حزباللَّه لبنان جناب سيد حسن نصراللَّه، ملتزم باشيد.
عكسهاى شهدا را هميشه مقابل چشمانتان قرار دهيد و براى محقق شدن اهدافى كه آنها به خاطرش به شهادت رسيدند، سعى و تلاش كنيد و در خط آنها باقى بمانيد.
وصاياى حضرت اميرالمؤمنين به فرزندانش حسن و حسين(عليهمالسلام) را كه راه و روش زندگىِ مورد رضاى خداوند را به ما نشان مىدهند، و همين طور وصاياى امام خمينى (قدس سره) و راهنمايىهاى ارزشمند و پر بركت ايشان را بخوانيد، ياد بگيريد و به آن عمل كنيد.
قبل از اينكه در جنگ شركت كنيد، همان طور كه برداشتن اسلحه را ضرورى مىدانيد، وضو گرفتن را لازم بدانيد؛ چون دستى كه با وضوست و مىجنگد، ممكن نيست شكست بخورد.
خانوادههاى عزيزى كه در نوار مرزى و تحت اشغال، همچنان مقاومت مىكنيد!
كمى بعد از نوشتن اين جملات و كلمات، ان شاءاللَّه پيكرم آتشى خواهد شد كه اشغالگران صهيونيسم را كه هر روز و هر لحظه در اذيت شما سعى و تلاش مىكنند، خواهد سوزاند. دشمن گمان مىكند كه شما را ذليل كرده؛ لكن هيهات. و پايان اين آزار و اذيت به دست مجاهدان مقاومت اسلامى، نزديك خواهد بود. ان شاءاللَّه.
خانوادهى عزيزم!
بدانيد كه اشغال و اشغالگران به زودى مضمحل خواهند شد و انشاءاللَّه پيروزى نزديك و آزادى در راه است و سرنوشت صهيونيستها و مزدورانشان، كشته شدن و نيستى است.
برادران و خواهران صابرم در بازداشتگاههاى اشغالگران در نوار مرزى تحت اشغال و در فلسطين اشغالى!
سلام خدا بر شما؛ از خدا مىخواهم كه بر شما منت گذارده و شما را آزاد گرداند و من نيز اين كار كوچك را كه بازگو كنندهى احساسات من نسبت به شما صابرين است، به شما هديه مىكنم و اميدوارم كه اين هديه را از من بپذيريد و ان شاءاللَّه به زودى براى شما و به خاطر شكنجههايى كه در طول سالها در شكنجهگاهها و زندانها و بازداشتگاهها متحمل شدهايد، قيام خواهم كرد.
قلبهايمان با شماست و شما را فراموش نخواهيم كرد. شما وجدان بيدار اين امت و مايه كرامت آن هستيد.
سلام بر شهداى انتفاضهى اسلامى در فلسطين اشغالى.
سلام بر كودكانى كه از وطن دور ماندهاند.
سلام بر مجاهدان انتفاضهى اسلامى.
سلام بر پدران و مادران شهدا.
سلام بر اراضى مقدس.
سلام بر قدس شريف.
همانا گروه گروه مسلمانان را مىبينم كه در مسجد الاقصى به امامت حضرت حجت منتظر (عج) نماز به پا داشتهاند.
برادرانم در انتفاضهى اسلامى!
بايد اين عمل را به شما هم هديه كنم و انشاءاللَّه پيروزى نزديك است و اين وعدهاى است كه خداوند به ما داده است. بر شماست كه بدانيد دشمن صهيونيستى رو به زوال است و زمين مقدس به شما باز خواهد گشت و اين وعدهى الهى است.
«و ما بعد از تورات در زبور داود نوشتيم كه البته بندگان نيكوكار من ملك زمين را وارث و متصرف خواهند شد.» (سوره انبياء 105)
خانوادهى عزيزم!
از خداوند متعال براى شما صبر و شكيبايى خواستارم. در شهادت من اندوهگين نباشيد و از هيچ كس پذيراى تسليت نباشيد و فقط تبريكات افراد را بپذيريد و به گونهاى برخورد كنيد كه روز شهادت من،روز خوشحالى و سرورم باشد. برادران كوچكتر و برادر زادگان كوچكم را براى پيمودن راهى كه من رفتم، تعليم و آموزش دهيد و به آنها ياد دهيد كه من براى چه چيز شهيد شدم و «آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمين».
«و آنان كه در راه ما به جان و مال جهد و كوشش كردند، محققاً آنها را به راه هدايت مىكنيم و هميشه خدا يار نيكوكاران است.» (سورهى عنكبوت 69)
برادرتان على اشمر
نظرات شما عزیزان: